

سفری به دنیای اساطیر: زروان و خدایان جاودانه
اساطیر مانند گنجینهای از داستانهای کهن، آینهای از فرهنگ، باورها و آرزوهای مردمان گذشتهاند. این داستانها نهتنها سرگرمکنندهاند، بلکه درسهایی عمیق از زندگی، مبارزه و معنای هستی به ما میدهند. در اساطیر ایرانی، زروان بهعنوان مفهومی از زمان بیکران و خدایی مرموز، جایگاهی ویژه دارد. اما زروان تنها نیست؛ او با شخصیتهای اساطیری دیگر در هم تنیده شده و جهانی پر از رمز و راز ساخته است. در این پست بلاگ، با سه شخصیت اساطیری مرتبط با زروان آشنا میشویم: خود زروان، اهورامزدا و اهریمن. بیایید با هم به این دنیای شگفتانگیز قدم بگذاریم و داستانهایی را کشف کنیم که قرنها در دل فرهنگ ایرانی زنده ماندهاند.
زروان: خدای زمان بیکران
زروان، در اساطیر زرتشتی، خدایی است که زمان و سرنوشت را در دست دارد. نام او به معنای «زمان» یا «دوران» است و در متون کهن زرتشتی، مانند اوستا، بهعنوان نیرویی ماورایی شناخته میشود که حتی خدایان دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد. زروان خدایی بیطرف است؛ او نه خیر است و نه شر، بلکه آغاز و پایان همهچیز در او نهفته است.
داستان معروف زروان درباره تولد دو فرزندش، اهورامزدا و اهریمن، است. گفته میشود زروان برای هزار سال قربانی کرد تا فرزندی داشته باشد که جهان را آفرینش کند. اما در لحظهای از تردید، به این فکر کرد که شاید تلاشش بینتیجه بماند. از این تردید، اهریمن زاده شد، و از آرزوی خیرخواهانهاش، اهورامزدا به وجود آمد. زروان تصمیم گرفت که اولین فرزندی که از رحم او بیرون آید، پادشاه جهان شود. اهریمن، که زاده تردید بود، با حیله رحم زروان را شکافت و زودتر بیرون آمد. اما زروان، که اهورامزدا را شایستهتر میدید، او را بهعنوان خدای خیر برگزید.
نکته فرهنگی: مفهوم زروان نشاندهنده اهمیت زمان در فرهنگ ایرانی است. در ایران باستان، زمان نهتنها یک مفهوم فلسفی، بلکه نیرویی الهی بود که سرنوشت انسانها و خدایان را رقم میزد. این باور هنوز در فرهنگ ایرانی دیده میشود؛ مثلاً در آیین نوروز، که به چرخه زمان و تجدید حیات گره خورده است.
اهورامزدا: خدای روشنایی و خیر
اهورامزدا، خدای بزرگ در دین زرتشتی، نماد خیر، حقیقت و نور است. او آفریننده جهان، آسمانها، زمین و همه موجودات نیکوست. نامش به معنای «خداوند دانا» یا «سرور حکمت» است و در متون اوستا، او را بهعنوان نیرویی توصیف میکنند که نظم (اشا) را در برابر هرجومرج حفظ میکند.
اهورامزدا در اساطیر، همیشه در تقابل با برادرش اهریمن است. او جهان را با هدف گسترش خیر و زیبایی آفرید، اما اهریمن با حسادت به او حمله کرد و جهان را با شر و تاریکی آلوده ساخت. داستانهای اهورامزدا پر از نبردهای او برای حفظ نظم کیهانی است. یکی از داستانهای معروف، خلقت موجودات مقدس مانند امشاسپندان (فرشتگان نگهبان) است که به اهورامزدا در اداره جهان کمک میکنند.
نکته تاریخی: اهورامزدا در کتیبههای هخامنشی، مانند کتیبه بیستون، بهعنوان خدای اصلی مورد پرستش پادشاهان ایرانی ذکر شده است. داریوش بزرگ در کتیبههایش بارها از اهورامزدا بهعنوان حامی خود یاد میکند، که نشاندهنده نفوذ عمیق این خدا در فرهنگ سیاسی و مذهبی ایران باستان است.
اهریمن: خدای تاریکی و شر
اهریمن، یا انگرهمینو، تجسم شر، دروغ و ویرانی در اساطیر زرتشتی است. او برادر اهورامزدا و زاده تردید زروان است. برخلاف اهورامزدا که نظم و نور را نمایندگی میکند، اهریمن هرجومرج و تاریکی را به جهان میآورد. ویژگی بارز اهریمن، حسادت و میل به تخریب است. او با ایجاد موجودات اهریمنی مانند دیوان و بیماریها، سعی در نابودی آفرینش اهورامزدا دارد.
یکی از داستانهای معروف اهریمن، حمله او به جهان در آغاز آفرینش است. وقتی اهورامزدا جهان را آفرید، اهریمن به آن هجوم برد و با زهر خود آبها را آلوده کرد، گیاهان را پژمرد و مرگ را به موجودات زنده آورد. اما اهورامزدا با کمک امشاسپندان و انسانهای نیک، در برابر او ایستادگی کرد. در اساطیر زرتشتی، نبرد میان اهورامزدا و اهریمن تا پایان زمان ادامه دارد، اما در نهایت خیر پیروز خواهد شد.
نکته فرهنگی: اهریمن نمادی از دوگانگی خیر و شر در فلسفه زرتشتی است. این مفهوم تأثیر عمیقی بر ادیان و فرهنگهای دیگر، از جمله ادیان ابراهیمی، گذاشته است. حتی امروز، در فرهنگ عامه ایرانی، واژه «اهریمن» برای توصیف نیروهای منفی یا افراد شرور به کار میرود.
چرا اساطیر هنوز زندهاند؟
داستانهای زروان، اهورامزدا و اهریمن تنها افسانههایی از گذشته نیستند؛ آنها بازتابی از پرسشهای ابدی بشر درباره زمان، خیر و شر، و معنای زندگیاند. زروان به ما یادآوری میکند که زمان نیرویی بیطرف است که همهچیز را در بر میگیرد. اهورامزدا ما را به سوی حقیقت و نیکی فرا میخواند، و اهریمن هشداری است درباره تاریکیهایی که میتوانند در درون ما یا جهان رشد کنند.
این شخصیتهای اساطیری در فرهنگ ایرانی ریشه دارند و در آثاری مانند اوستا، شاهنامه فردوسی و متون پهلوی بازتاب یافتهاند. شاهنامه، بهویژه، با داستانهای حماسیاش، این مفاهیم را به زبانی شاعرانه و قابل فهم برای همه روایت کرده است. اگر به این داستانها علاقهمند شدید، خواندن اوستا یا بخشهای اساطیری شاهنامه میتواند شما را به سفری عمیقتر در این جهان ببرد.
منابع الهام: این پست با الهام از متون زرتشتی مانند اوستا، کتابهای پهلوی مانند بندهشن، و تفاسیر شاهنامه فردوسی نوشته شده است. همچنین، مطالعات مدرن درباره اساطیر ایرانی، مانند کارهای پژوهشگرانی چون مری بویس، در شکلگیری این محتوا نقش داشتهاند.
کات فرهنگی و تاریخی
تأثیر زروانی در ادبیات فارسی: آیین زروانی در دوره ساسانیان اهمیت زیادی داشت و تا قرنهای سوم و چهارم هجری، یعنی زمان سرایش شاهنامه، همچنان در فرهنگ ایرانی نفوذ داشت. این نفوذ در ادبیات فارسی بهصورت غیرمستقیم و از طریق مفاهیمی مانند زمان، سرنوشت، و دوگانگی خیر و شر ادامه یافت.
منابع محدود زروانی: اطلاعات مستقیم درباره زروان بیشتر از منابع پس از اسلام (مانند متون ارمنی، سریانی، و اسلامی) به دست آمده است، و منابع زروانی خالص بسیار کمیاباند. این موضوع باعث شده که ردپای زروان در ادبیات فارسی بیشتر بهصورت نمادین و غیرمستقیم باشد.
تأثیر در عرفان ایرانی: برخی پژوهشگران، مانند هانری کوربن، معتقدند که مفاهیم زروانی در عرفان ایرانی، بهویژه در حکمت اشراق سهروردی، بازتاب یافته است. سهروردی در آثارش به پیوند حماسه و عرفان اشاره میکند و شاهنامه را بهعنوان منبعی برای حکمت عرفانی میبیند، که میتواند شامل مفاهیم زروانی نیز باشد.
اگر به اسطورهشناسی، و اسطورههای ایرانی علاقهمند هستید،
پادکست سبو میتواند نقطهی آغاز مناسبی برای ورود به این جهان رمزآلود باشد.
در اپیزود مقدمه ، میشنویم
- چرا اسطورهها بهوجود اومدن؟
- چطور به انسانها کمک کردن با ترسها و ناشناختهها کنار بیان؟
- و امروز چه نقشی توی هویت ما دارن؟

منابع و مطالعه بیشتر
برای نگارش این پست، از منابع کهن و مدرن زیر الهام گرفته شده است:
اوستا، متن مقدس زرتشتی (ترجمه ابراهیم پورداوود)
بندهشن، متن پهلوی درباره خلقت و اساطیر (ترجمه مهرداد بهار)
شاهنامه فردوسی (تصحیح جلال خالقیمطلق)
آثار مری بویس، مانند A History of Zoroastrianism
زروان در حماسه ملی ایران، نوشته حمیدرضا اردستانی رستمی
مطالعات هانری کوربن درباره عرفان ایرانی
برای مطالعه بیشتر، میتوانید به این منابع یا کتابهای ابوالقاسم اسماعیلپور درباره اساطیر ایرانی مراجعه کنید. اگر به متون اصلی علاقهمندید، کتابخانههای دیجیتال یا نسخههای چاپی این آثار در دسترس هستند.
سپاس که تا پایان این یادداشت همراه من بودید.

